-
انتقام
جمعه 11 مرداد 1398 21:40
انتقام خواهم گرفت از همه روزهایی که رفتند و من خواب بودم ندیدم نفهمیدم کیف نکردم من بر میگردم منتظرم باش لعنتی
-
کوله بار
جمعه 11 مرداد 1398 21:38
من رسهپار تنهایی عمیق تر شدم من کوله بارم را یک بار دیگر میبندم و به به سوی قله های تنهایی خواهم رفت جایی آن سوی ابر ها.. که کسی نتواند دید.. تا در آنجا قلعه آرزو هایم را بنا کنم.... آنگاه... درآسمان آبی... طلایه داره عشق خواهد تابید هیچ کسی نخواهد فهمید کسیانی که فهمیدن خب نباید میفهمیدن اما هیچ جایگاهی در سرنوشت و...
-
جنگ
جمعه 11 مرداد 1398 21:35
یک مرد واقعی مردیه که در میدان نبرد بمیره - چه جنگی سهمگین تر از نبرد با سرنوشت؟